ویلیام آلبرت دمبسکی (به انگلیسی: William A. Dembski) یک فیلسوف، ریاضیدان، الهیدان و نظریهپرداز آمریکایی است که بیش از هر چیز به خاطر نقش کلیدیاش در جنبش «طراحی هوشمند» (Intelligent Design) شناخته میشود — دیدگاهی که استدلال میکند نظم و پیچیدگی در جهان و حیات، شواهدی از طراحی آگاهانه هستند، نه نتیجهٔ صرفِ فرایندهای طبیعی و تصادفی. تحصیلات و سوابق دانشگاهی ویلیام دمبسکی یکی از معدود متفکرانی است که در سه حوزهٔ اصلی علم و فلسفه تحصیلات عالی دارد: مدرک رشته دانشگاه کارشناسی روانشناسی فوقلیسانس الهیات دکترا فلسفه دکترا ریاضیات او همچنین دورههای پژوهشی در فیزیک و کامپیوتر گذرانده و در دانشگاههای Baylor، Southwestern Seminary، و Discovery Institute تدریس کرده است. دیدگاه و اندیشهها طراحی هوشمند (Intelligent Design) دمبسکی از پیشگامان تلاش برای ارائهٔ صورتبندی علمی از مفهوم طراحی در طبیعت است. او میگوید: اگر در یک سیستم زیستی یا طبیعی الگویی مشاهده کنیم که بهطور آماری نمیتواند از تصادف یا قانون طبیعی ناشی شده باشد، آنگاه به احتمال زیاد طراحی هوشمند در کار است. برای توضیح این موضوع، او مفهوم کلیدی خود را مطرح کرد: «پیچیدگی مشخصشده» (Specified Complexity) در کتاب The Design Inference (۱۹۹۸)، دمبسکی استدلال میکند که: چیزی «طراحیشده» است اگر هم پیچیده (complex) باشد و هم دارای الگوی خاص و هدفمند (specified). مثال: دانههای شن در ساحل تصادفی پخش شدهاند (پیچیده ولی بدون الگو). در مقابل، نوشتهای روی شن مثل «I ♥ You» هم پیچیده است و هم الگو دارد — پس نشان از «طراحی» دارد. او این ایده را با ابزارهای ریاضی و آماری صورتبندی کرد و از نظریهٔ اطلاعات برای تحلیل آن بهره گرفت. اندیشههای کلیدی 1. حدّ احتمال جهانی (Universal Probability Bound) دمبسکی میگوید هر رویدادی که احتمال وقوع آن کمتر از 1 در 10⁻¹⁵⁰ باشد، در عمل «غیرممکن» است. اگر پدیدهای زیستی چنین احتمال پایینی داشته باشد، به احتمال زیاد طراحی در کار است. 2. اطلاعات و هدفمندی او معتقد است که در طبیعت نوعی «اطلاعات کارکردی» وجود دارد که با فرایندهای طبیعی (مثل جهشهای تصادفی) توضیح داده نمیشود. 3. پل میان علم و الهیات دمبسکی بر این باور است که علم میتواند وجود طراحی را استنتاج کند، هرچند شناسایی «طراح» (مثلاً خدا) در حوزهٔ الهیات است، نه فیزیک. نقدها و جنجالها بسیاری از دانشمندان زیستشناس و فیلسوفان علم، از جمله Richard Dawkins و Kenneth Miller، استدلال دمبسکی را غیرقابل آزمون و در نتیجه غیرعلمی دانستهاند منتقدان میگویند که طراحی هوشمند نوعی الهیات پنهان در قالب علم است. دادگاه معروف Kitzmiller v. Dover (2005) در آمریکا اعلام کرد که طراحی هوشمند «علمی نیست» و نباید در مدارس به عنوان جایگزین نظریهٔ تکامل تدریس شود. با این حال، دمبسکی تأکید میکند هدفش نفی علم نیست، بلکه گسترش چارچوب علمی برای درک نظم جهان است. آثار و فعالیتهای بعدی از سال ۲۰۱۰ به بعد بیشتر در زمینهٔ فلسفهٔ اطلاعات و فلسفهٔ مسیحی کار میکند. در سالهای اخیر فعالیتهای خود را از بحثهای دانشگاهی به سمت آموزش عمومی و نویسندگی فلسفی سوق داده است. او همچنین در زمینهٔ هوش مصنوعی و نظریهٔ اطلاعات متافیزیکی پژوهش کرده است. در یک جمله: ویلیام دمبسکی چهرهای بحثبرانگیز اما تأثیرگذار است — فیلسوفی که میکوشد میان علم و ایمان، تصادف و هدف، طبیعت و طراحی، پلی عقلانی و ریاضی برقرار کند.
کتاب به سبد خرید افزوده شد!
امکان افزودن تعداد بیشتر به سبد خرید وجود ندارد!