کد یونیک: EP_2313
اندیشهسازان، نظریهپردازان و لغتشناسان در مورد «سیاست» تعاریف متعددی ارائه کردهاند. اگر بخواهیم همة این تعاریف و دیدگاههای دینی و علوی را گرد آوریم به این تعریف میرسیم: سیاست عبارت است از ادارة جامعههای انسانی و هدایت آن به سوی تعالی. سیاست، علم است و موضوع آن نیز قدرت و نفوذ، یا به اعتقاد بر
+ بیشتراندیشهسازان، نظریهپردازان و لغتشناسان در مورد «سیاست» تعاریف متعددی ارائه کردهاند. اگر بخواهیم همة این تعاریف و دیدگاههای دینی و علوی را گرد آوریم به این تعریف میرسیم: سیاست عبارت است از ادارة جامعههای انسانی و هدایت آن به سوی تعالی. سیاست، علم است و موضوع آن نیز قدرت و نفوذ، یا به اعتقاد برخی «فن حکومت کردن» است. در فرهنگ علوم سیاسی، حکومت مجموعة دستگاهی است که بر جامعه اقتدار و چیرگی دارد. در فرهنگ صدر اسلام، واژههای امارت، دولت، ملک، ولایت و سلطنت، در ترادف نبی با لغت حکومت بهمعنای امروزی بودهاند. از گرد آمدن چهار عامل جمعیت، دولت و سرزمین، مفهوم کشور تحقق مییابد. اما آغاز اندیشة سیاسی به آغاز پیدایش اجتماع انسانها بازمیگردد. مقایسة تاریخ ایران و یونان باستان در این زمینه مفید است. دربارة مبدأ و منشأ پیدایش حکومت نظریههای گوناگونی وجود دارند. نظریههای زور و جبر و جنگ، تمایل طبیعی، جبر تکوینی خداوند، قرارداد اجتماعی، و بعثت پیامبر، از جملة این نظریهها بهشمار میروند. اما برای تحقق و موجودیت هر حکومت، چند عنصر اساسی مورد نیاز است. این عناصر عبارتند از: جمعیت، سرزمین، دولت، حاکمیت و استقلال. دین عامل محرک تشکیل و دوام جمعیت است. البته برخی ملت و ملیت را عنصر سازنده دانستهاند، اما این مفاهیم نمیتوانند سبب پیوستگی افراد انبای بشر تحت یک واحد سیاسی گردند. اسلام با ملیگرایی و ناسیونالیسم نمیسازد. عنصر تعداد هم عاملی اساسی در وجود حکومت است. سرزمین و دولت یا سازمان مجری قدرت نیز دو عامل دیگرند. اما اساسیترین عنصر برای وجود حکومت و کشور، حاکمیت، «ملک» و یا قدرت و نفوذ بر اتباع است. حاکمیت در فرهنگ سیاسی غرب، از مفهوم اقتدار عالی امپراتور و کلیسا بر جامعه گذر کرده و اکنون به مفهوم اقتدار مطلق برای ملت در تعیین سرنوشت رسیده است. در اسلام، مفهوم حاکمیت با واژههای «ولایت» و «ملک» مطرح میشود و به دو نوع تقسیم میگردد: حاکمیت خدا بر جهان و انسان؛ حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش. غلبه و چیرگی، وجاهت و حجیت، اشکال مختلف شکلگیری قدرت سیاسی بهشمار میآیند. در این عرصه، آمادگی سیاسی؛ یعنی رهبری مناسب، اعتقادات، روحیه و نیز رفتار بینالمللی، آمادگی اقتصادی در دو بعد منابع طبیعی لازم و مهارت فنی کافی، و نیز آمادگیهای نظامی، تبلیغاتی، اطلاعاتی و جغرافیایی، همه از عوامل قدرت ملی و ضامن حاکمیت ملی بهشمار میآیند. دربارة انواع حکومت، نظریههای فراوان وجود دارد. اما اگر بخواهیم مسأله را با نگاهی جامع بنگریم، باید سیر تاریخی مفهوم حکومت و سیاست را هم در نظر آوریم. یکی از انواع حکومت، حکومت سلطنتی، مطلقه یا مشروعه، است. این شکل حکومت در دوران تاریخ باستان و تاریخ غرب و شرق، و نیز در تاریخ اسلام، تطورات گوناگون پذیرفته است. حکومت اشرافی و نخبگان، حکومت استبدادی، و حکومت ملی یا مردمی، انواع دیگر حکومت شمرده میشوند. آنچه امروز در غرب دموکراسی نامیده میشود، ریشه در همین نوع اخیر دارد. در کنار همه این انواع حکومت اسلامی نیز شکل دیگری از حکومت شمرده میشود. در اسلام، حاکمیت تشریعی خداوند در نبی و امام جلوهگر میشود. پس از آن حاکمیت جامعة اسلامی از نبی به اولوالامر منتقل شد، آنان نیز ـ طبق مکتب تشیع ـ اختیارات و مشروعیت حکومتی خویش را به آگاهان دینشناسی و فقیهان انتقال دادند. در منابع اسلامی، «ولایت»های گوناگونی برای فقیه اثبات کردهاند. ولایت قبول، ولایت در فتوا و اطاعت در قضا و اجرای حدود، ولایت تصرف، نظارت، زعامت و ولایت در امور حسبیه، موارد نهگانة شمول ولایت فقیه است.
در اسلام، حاکمیت قانون الهی و پیروی از برگزیدگان وی در امر حکومتی (معصومان ـ علیهمالسلام ـ) اصل اساسی حاکمیت شمرده میشود. روح این اصل در مفهوم حاکمیت و ولایت فقیه نیز جریان دارد. این مفهوم از دو عنصر حاکمیت خدا بر انسان، و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش نشأت میگیرد
دسته بندی : | |
---|---|
کد کتاب : | EP_2313 |
ناشر : |
انتشارات سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
|
مولف : | |
قطع : | رقعی |
تعداد جلد : | 1 جلد |
نوع جلد : | جلد نرم |
تعداد صفحات : | 184 |
شابک : | 978-964-2982-28-8 |
نوبت چاپ : | 2 |
سال چاپ : | 1388 |
وزن : | 1000 گرم |
کتاب به سبد خرید افزوده شد!
امکان افزودن تعداد بیشتر به سبد خرید وجود ندارد!
دیدگاهی ثبت نشده است.