کتاب نظریه فساد از کنش تا ساختار

فساد پدیده‌ای چند وجهی و پیچیده است و  شیوه تسری و رشد آن به تناسب زمان و مکان و شرایط محیطی متفاوت است. پرسش‌ها و سوالات متعددی در اذهان مطرح می‌شود، ازجمله اینکه آیا ساختارها در شیوع فساد دخیل هستند یا عاملان و کارگزارها؟ به این نوع سؤالات در متن کتاب تا حدودی پاسخ داده شده است اما تعیین اولویت در مورد هر کدام، کار دشواری است. ساختارها و عاملان هر دو در ایجاد فساد نقش دارند، مسئله تنیدگی این دو در وقوع فساد است. ساختارها، عاملان را شکل می‌دهد و متقابلاً عاملان نیز ساختارها را پیکربندی می‌کند و این پیوستار به‌طور مستمر فساد را مدیریت و نمایندگی می‌کند. مبارزه با فساد زمانی سخت‌تر می‌شود که هر دو یکدیگر را متهم کنند. جامعة ما نیز درگیر چنین مغالطه‌ای شده و هنوز به نقش هر دو یقین حاصل نشده است و به‌همین‌دلیل مبارزه با این اژدهای هفت‌سر کاری ناممکن به نظرمی‌رسد.

نگارندة متن، با تجربة زیسته خود در مراکز دولتی، به‌عنوان ناظر، پژوهشگر و نیز به‌عنوان مدیر گروه فقر و نابرابری‌های اجتماعی موسسة مطالعات و تحقیات اجتماعی دانشگاه تهران، وجود فساد را درک و مطالعه و ماحصل آموخته‌های خود را در قالب این اثر به علاقه‌مندان و دوستداران سلامت اجتماع و دوایر سازمانی تقدیم می‌کند.